سناریو

سناریو
وقتی رفتی سگ خریدی

نامجون: حالا ما سه تا سگ داریم
ا/ت: ولی من دوتا سگ میبینم
نامجون: من یه سگ کنارم میبینم که حرف میزنه
(و اینگونه ا/ت قهر می‌کنه و با کلی ناز کشی آشتی می‌کنه😁)

جین: اولش از سگه می‌ترسه چون یکم بزرگه ولی بعدش کلی باهم بازی میکنن

شوگا: ما که سگ داشتیم
ا/ت:خب مگه چیه دوتا داشته باشیم؟!

جیهوپ: میکی داداش دار شد یسسسسس

جیمین: ولی من بعد سگ قبلیم نمیتونم دیگ سگی رو دوست داشته باشم
ا/ت: قول میدم دوسش داشته باشی
جیمین: امیدوارم:))

تهیونگ: یونتان بیا ببین مامان برات داداش خریده(خریده؟)

کوک: ولی این سگ از بم کوچیک تره ممکنه دعواشون بشه.....و دوساعت بعد شاهد وابستگی سگ‌ جدید و بم به هم خواهیم بود😂
دیدگاه ها (۰)

سناریو

سناریو

سناریو

سناریو

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁴²پسرا الاناس که بیدار شن چن ساعت پیش رفتن ...

پارت ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط